چالش های جامعه تورگردانان در شرایط کرونا

149

چالش های جامعه تورگردانان در شرایط کرونا

 

چالش های جامعه تورگردانان در شرایط کرونا – گفت و گوی اختصاصی با دکتر ابراهیم پورفرج؛ ریاست جامعه تورگردانان ایران

گردآورندگان: محمد اسماعیل ارجمندی، همایون ارجمندی، شراره موحدی

از اواخر سال 98 بروز بحران اپیدمی کرونا، رکودی طاقت‌فرسا را به تمامی صنایع تحمیل کرد. در صنعت گردشگری؛ جامعه تورگردانان، با توجه به شرایط سختی که پیش از همه‌گیری کرونا و قرنطینه جهانی پیش آمده بود، تحت فشاری مضاعف قرار گرفتند. از آنجا که بخش خصوصی به دلیل تعطیل شدن فعالیت‌ها، متحمل خسارات بسیاری شدند، بسیاری از شاغلان در این حوزه مجبور به خروج از بازار کار شده و افرادی که با تمامی مشقات در این صنعت دوام آورده‌اند، هنوز موانع زیادی بر سر راه دارند.

گفتگوی اختصاصی سفرنویسان با جناب دکتر پور فرج، در راستای بررسی این آسیب‌ها و چالش‌ها، تحلیل برنامه‌ها و طرح‌های بخش خصوصی و دولتی برای مقابله با این بحران و همچنین موشکافی وضعیت موجود جامعه تورگردانان ایران است.

از چالش‌هایی که جامعه تورگردانان در شرایط کرونا داشت بگویید:

چالش ها پیش از شیوع کرونا آغاز شدند چون تورهای ورودی ایران قبل از شروع این بحران جهانی تعطیل شده بودند. پس از شیوع کرونا دنیا با ما هم‌درد شد. از زمانی‌که موضوع بنزین و متعاقب آن، تظاهرات و شلوغی‌ها پیش آمد، چالش آغاز شده بود. آشفتگی‌ها مصادف شد با زمان تور؛ (یعنی آبان ماه سال هزار و سیصد و نود و هشت.) بیشتر گروه‌ها پس از باخبر شدن از اوضاع داخلی ایران، انصراف می‌دادند. هر کس از اخبار ایران باخبر می‌شد، بلیط‌ش را کنسل می‌کرد. پس از آن هم شهادت سردار سلمانی پیش آمد، با فاصله زمانی کمی هم درگیری بین ایران و امریکا و حمله ایران به پایگاه‌های نظامی امریکا، اتفاق افتاد و همه اینها موجب ایجاد واهمه بیشتر، برای گردشگران و عملا تعطیل شدن تورهای ورودی به ایران شدند. سقوط هواپیمای اکراین هم پس از این وقایع باعث شد کلا ایرلاین‌‌های جهان، ایران را ترک کنند و رفت و آمد به ایران تقریبا قطع شود. به عبارت ساده‌تر فضای هوایی ایران، بسته شد.

آنچه تا پیش از کرونا بر ما گذشت، باعث شد ما بزرگ‌ترین آسیب‌ها را ببینیم. ما قبل از ورود کرونا آسیب‌های اساسی را دیده بودیم. وقتی می‌گوییم گردشگری آسیب دید، دلایل محکی داریم. شیوع کرونا شاید برای ما، مایه تسلی بود که دیگر تمامی بحث‌ها آرام شده و تنها درگیری، کرونا است؛ که آنهم آسیبی عمومی و بین اللملی است. اما آسیب کرونا هم آسیبی مضاعف بر گردشگری وارد کرد. ما به نسبت، خیلی بیشتر از کل دنیا صدمه دیدیم.

حقیقت این است که ویروس کووید 19 به کل دنیا صدمه زد، روز به روز خسارات سنگین‌تر شد. اما این‌که چرا با آن‌که این ویروس کل دنیا را مورد حمله قرار داد، ما بیشتر آسیب دیدیم؟ پاسخ ساده است، چون پیش از شروع بحران این ویروس، ما به انزوا رفته بودیم. زمانی‌که ویروس شیوع پیدا کرد و دنیا را تحت تاثیر قرار داد و تمام دنیا به دنبال راه چاره بودند. از آنجا که صنعت گردشگری، صنعت آسیب‌پذیری است ما این موضوع را به دولت انتقال دادیم. آقای دکتر مونسان وزیر گردشگری، معاون اول آقای جهانگیری و آقای همتی ریاست بانک مرکزی را به دفترشان دعوت کرد و با هم در مورد تمامی مشکلات و بحث تعطیلی که از آبان 98 درگیرش بودیم،گفتگو کردیم. ما همه حرفها را زدیم و آنها شنیدند. اما بعد فهمیدیم حرفهای ما جدی گرفته نشدند. اشتباهی که صورت گرفت این بود؛ دولت در زمان ویروس کرونا، ناآگاهانه به بازار ورود کرد. دولت باید تیمی درست می‌کرد، صنایع و تشکل‌ها را فرامی‌خواند، تا ببیند کدام صنایع آسیب بیشتری دیده‌اند. مثل صنعت گردشگری و….

تنها در آن صورت بود که دولت می‌توانست تصمیم درستی بگیرد. مثلا بجای تخصیص وام‌های 12 درصدی، وام‌های 4 درصدی در نظر گرفته می‌شد. بانک 4 درصد کارمزدش را می‌گرفت و فقط از گرفتن سود صرف‌نظر می‌کرد. عدم شناخت دولت که چه کسی خسارت دیده، چه کسی خسارت ندیده، خودش آسیبی مضاعف شد.

دولت وام 12 درصدی ارائه داد و باعث شد، تر و خشک با هم بسوزند. دولت ما نسبت به خسارت‌های وارده، اصلا آگاه نبود. به همین علت تصمیمات درست گرفته نشده است. وام را صرفا برای رفع تکلیف پیشنهاد داد. پس عملا می‌‌توان نتیجه گرفت دولت کاری نکرد. یک وام با خواب  6 ماه تخصیص داده شد، اما در حال حاضر یک سال و نیم است که صنعت گردشگری عملا در رکود و انزوا است. من نوعی، هنوز به درآمد نرسیده‌ام، اما باید بازپرداخت انجام دهم.

مسئله بعدی مبلغ وامی است که دولت به آسیب‌دیدگان اختصاص داده است. آژانس‌ها فقط تا 300 میلیون و هتل‌ها (اگر اشتباه نکنم) تا سقف 500 میلیون می‌توانند وام بگیرند. چگونه این مبلغ محاسبه شده؟ من به عنوان مدیر یک آژانس باید ماهی 480 میلیون تومان به پرسنلم حقوق بدهم. این برآورد چگونه صورت گرفته؟ این وام حتی حقوق یک ماه پرسنل هم نمی‌شود. سوالم از دولت این است، چه کمکی کرده است؟

به عنوان مدیرشرکتی بزرگ که لوح‌های بسیاری از دولت‌های پیشین و دولت حاضر دریافت کرده است، این سوال را می پرسم؛ به عنوان شرکت نمونه‌کشور که سالها است مشغول فعالیت است و در رویدادهای جهانی شرکت داشته و از تمامی روسای جمهور در دولت‌های پیشین و دولت حاضر، لوح تقدیر کسب کرده است، به عنوان رئیس جامعه تورگردانان می‌پرسم؛ برای یک مدیر که نزدیک به 500 میلیون تومان، ماهانه فقط حقوق می‌دهد، واقعا 300 میلیون کمک و حمایت است؟ منظورم تنها شخص خودم نیست، بلکه تمام همکارانی است که در این حوزه فعالیت دارند. 24 سال پیش زمانی که جامعه تورگردانان را راه اندازی می‌کردیم، فقط سه شرکت وجود داشت. اما اکنون 250 شرکت داریم که تور وارد می‌کنند. آسیبی که از آن صحبت می‌کنم بخش وسیعی از جامعه را درگیر کرده است.

 

– با توجه به  آسیب دیدن مشاغل در شرایط کرونا و عدم حمایت مناسب، دو اتفاق افتاده؛ عزیزانی که در این شرایط بیکار شدند و آسیب دیدند و کسانی که هنوز در بازار دوام آورده‌اند و حضور دارند، در این شرایط برنامه شما به عنوان رئیس جامعه تورگردانان ایران چیست؟ برنامه دولت مخصوصا برای کسانی که هنوز خودشان را در بازار حفظ کرده‌اند، چیست؟

 

ما برنامه داریم. اما دولت برنامه ای ندارد. ما روز نخست فاجعه، به دولت رسما نامه نوشتیم و پیشنهاد دادیم، دو سوم کل حقوق شرکت‌ها را، دولت بدهد و باقی را ما پرداخت کنیم تا بتوانیم پرسنل را نگه داریم. روی این برنامه فکر شده بود. اگر حتی 50 درصد حقوق کل سال را دولت تقبل می‌کرد حمایتی درست بود و ما می‌توانستیم نیروی کارمان را حفظ کنیم. سرمایه اصلی هر شرکت در این حوزه، پرسنل است. ما به این موضوع آگاهیم. برای اینکه نیروی کار آموزش دیده را نگه داریم. برنامه‌ریزی کرده و طرح خود را در قالب درخواست به دولت ارائه دادیم. بیرون کردن پرسنل یعنی بیکار شدن نیروی کاری که به دنبال بیمه بیکاری‌اش می‌رود. (بیمه بیکاری را تماما دولت باید پرداخت کند.) ما پیشنهاد معقولانه‌ای دادیم که در بحران هماهنگ با دولت و به نفع دولت عمل کنیم. (هم هوای دولت را داشته باشیم و هم سرمایه‌مان را حفظ کنیم.) در خصوص حمایت‌های دولتی پیشنهادات زیادی داده شد. چرا که در حال حاضر همه ما جزو مناطق محرومیم!

در این شرایط ما توقع داشتیم دولت به پشتوانه تمام سالهای خدمت‌مان به کشور، در زمینه اشتغال زایی و ورود ارز همچنین معرفی ایران به جهانیان، حداقل حمایت را از ما داشته باشد. ما فقط در این شرایط بحرانی، یک سال به دولت نیازمند شدیم و کمکی دریافت نکردیم. دولت همراهی نکرد. این هم می گذرد، اما روسیاهی می‌ماند. (دولت برای ما رفیق نیمه راه شد.)

ما در جلسات وزارت گردشگری به دولت پیشنهادهای بسیاری در زمینه سفرهای دوره کرونا نیز ارائه دادیم. قصد بر آن بود سفری تحت عنوان سفر ایمن ایجاد کنیم. چرا که پیش‌بینی صاحب‌نظران این بود در طول قرنطینه اگر مردم در خانه بمانند، افسرده می‌شوند، آمار طلاق و خودکشی بالا می‌رود. طرح ما این بود که تورهای ایمن راه‌اندازی کنیم تا مسافران در ایمنی کامل به سفر بروند. پرسنل و راهنما تحت آموزش کامل قرار بگیرند و با رعایت کامل پروتکل بهداشتی، این تورهای سفری با همکاری وزارت گردشگری و بهداشت برقرار شود.

اینگونه مردم سفر می‌رفتند، همه پروتکل‌ها نیز رعایت می‌شد. سوال دیگرم اینجا از آقای نمکی است، آیا اگر اینکار را می‌کردیم همه چیز ایمنی‌تر و بهتر نبود؟ طرح تصویب نشد، اما مردم خودشان به سفر رفتند. با کمترین امکانات و پایین‌ترین سطح بهداشت و ایمنی. آقای نمکی از شما می پرسم: آیا با تعطیل کردن سفرهای ایمن، جلوی مسافرت مردم را هم گرفتید؟ خیر! وزیر محترم فقط سفرهای ایمن را تعطیل کردند، اما راه‌ها باز بود و مردم به سفرهای شخصی رفتند … جلوی بیماری گرفته نشد.

خواهشم این است، بزرگواران؛ مردم را کنترل نکنید، ویروس را کنترل کنید! به دنبال درمان ویروس باشید، نه دنبال کردن مردم! من به عنوان یک ایرانی کاری به این موضوع ندارم که امریکا به ما واکسن داد یا خیر! واکسن چینی چه شد؟ نوع روسی‌اش چه شد؟ معاملات پایاپای کنید و واکسن را تهیه کنید. یک روز تولیدات نفتی را به چین بدهید و واکسن وارد کنید. این در حوزه تخصص من نوعی نیست. شما که متخصص هستید چرا دست روی دست گذاشتید؟ یعنی هیچ راه‌کاری پیدا نکردید؟ ما برای دوران کرونا برنامه خوب و کاملی داشتیم. چرا اجازه ندادید سفرهای ایمن را راه اندازی کنیم؟ گلایه در این زمینه بسیار است.

 

– با توجه به تمامی ناملایماتی که شد. آیا به عنوان یک مدیر ارشد جدا از اینکه از دولت چیزی بخواهید، برای روزهای پس از کرونا برنامه‌ای دارید؟ تدابیری را برای جذب گردشگر خارجی و داخلی اندیشیدید؟ ایران این ظرفیت‌ها را دارد. برنامه مشخصی برای دولت، حتی دولت آینده دارید؟

 

ما بخش خصوصی هستیم. زندگی ما همراه با برنامه‌ریزی است. ما شورای ملی گردشگری و شورای سیاست‌گذاری گردشگری داریم که خود وزیر، در رأسش قرار دارد. تمامی تشکل‌ها و تمامی انجمن‌ها از جمله انجمن هتل‌داران، رستوران‌داران، بوم‌گردان و… حضور دارند. در جلسات بحث می‌کنیم و برنامه‌ها را مدون کرده و نتیجه تمامی اندیشه‌ها را در قالب نامه به معاون دولت ارائه می‌دهیم. اما شاید دولت باور و اعتقادی به بخش خصوصی ندارد. اشتباه دولت‌ها همیشه این بوده(دولت کشورمان را عرض می‌کنم!) تصور می‌کنند که خودشان همه چیز را می‌دانند، در حالی‌که نمی‌دانند. گمان می‌کنند به همه چیز اشراف و تسلط دارند، در حالی که تسلط ندارند! آدمی باید برای مشورت پیش قدم شود. یعنی مدیران اجرایی که در حال کلنجار رفتن با مشکلات هستند، واقعا قابلیت مشاوره دادن، ندارند؟ تجربه، سواد و تخصصش را ندارند؟ چرا از ایشان کمک نمی‌‌خواهید؟ یکی از شاخصه‌های مدیریت “استفاده از تخصص دیگران” است. مدیر کسی است که بتواند از تخصص دیگران استفاده کند. پس دولت ما مدیر نیست. باید از بخش خصوصی و تشکل‌ها، اندیشه و نظر دریافت کند و به نفع مردم و مملکت بهره برداری کند. اگر اینگونه نباشد یعنی مدیریت بلد نیستند. حتی پذیرفتن این که بلد نیستند، گامی درست و رو به رشد است.

باید اتاق فکر راه اندازی شود. از متخصصین در همه حوزه‌ها استفاده شود، ایده بگیرند. وقتی از فکر همه استفاده نمی‌کنند یعنی مدیریت صفر است. مدیریت علم و هنر است. تخصص یک مدیر استفاده از فکر، تخصص و اندیشه دیگران  و بهره برداری از تمام توانایی‌ها است.

 

با توجه به تمامی دغدغه ها و چالش‌هایی که با دولت داشتید، با توجه به انتخابات، پیام‌تان به‌دولت آینده و رئیس‌جمهور آینده چیست؟

 

بیایید باور کنید، ایران کشور ثروتمندی است. ایران نیروهای انسانی بافکر و خلاقی دارد. ما هم سرمایه داریم، هم نیروی خوش فکر و وفادار. مردم ایران به کشورشان علاقه دارند. بنیان کار من فرهنگی است. شغل‌م ایجاب می‌کند که از منابع فرهنگی چرخ اقصادی را بگردانم. من به پشتوانه آثار تاریخی و فرهنگ غنی ایران، درآمدزایی می‌کنم. پس این‌را به جرات می‌گویم؛ ما مردمی بافرهنگ و هوشیار داریم. به استناد گزارشی که از راهنمایان دریافت می‌کنیم. به جرات می‌گویم، مردم در تمامی نقاط ایران از حضور گردشگران ابراز شادمانی می‌کنند. چون می‌دانند حضور گردشگران موجب درآمد‌زایی می‌شود. رئیس‌جمهور عزیز حالا هر کسی که هست، (نام‌ش مهم نیست، چه باشد!) برای ما هویت، شخصیت، عملکرد و تفکرش مهم است. که قدمی برای این مملکت، برای نسل جوان، صلح و آرامش بردارد. تنش‌های بیرونی را کم کند. تحریم را بردارد. تحریم یعنی خسارت سنگین! یعنی جنسی به ارزش هزار تومان را ده هزار تومان خریدن! (جنسی که نیاز داری ده برابر می‌شود، چون به‌صورت قاچاق وارد می‌شود.)

پیشنهادم به دولت آینده دو چیز است. به مردم احترام بگذارد و از دیدگاه و تخصص مردم در مسائل مختلف بهره ببرد. هیئتی کار نکند. برنامه‌ریزی داشته باشد. از همین حالا باید برنامه بریزد. (برای هر سال.) برنامه‌ریزی کوتاه مدت و بلند مدت داشته باشد. هشت سال یک عمر است. اگه برنامه داشتند، می‌دانستند هر بخشی چه باید بکند و به کجا برسد!

از بخش خصوصی، نیروی خوش فکر و نیروی جوان بهرمند شوند. درها را باز کنند و اجازه بدهند، همه یاری کنند. همه مشارکت کنند. نگران نباشید. فرهنگ ما قوی است، کسی فرهنگ ما را تحت تاثیر قرار نمی‌دهد. کسانی که وارد کشور ما می‌شوند خود تحت تاثیر فرهنگ ما قرار می‌گیرند. آنها که وارد ایران می‌شوند، کل دیدگاه منفی که از ایران دارند را به دلیل برخورد خوب مردم، با تفکر مثبت، جایگزین می‌کنند. به عنوان سفیر این مملکت با دیدگاه مثبت به کشورشان برمی‌گردند. چرا نگرانید؟ چون آگاهی ندارید. چون نسبت به این صنعت آگاهی، سواد و دانش ندارید، نگران می‌شوید.

وزیر گردشگری آینده را باید صنعت گردشگری مشخص کند. که همگام با صنعت گردشگری باشد. باید پیشنهاد مجمع ملی گردشگری را بپذیرند و یکی از سه نفری که این مجمع معرفی می‌کند را برگزینند. نقش بخش خصوصی باید در تعیین وزیر پررنگ‌تر باشد. به نفع ریس جمهور است. با انتخاب این وزیر، کل بخش خصوصی را دارد. حمایت، تجربه، همراهی تمام تفکر و اندیشه آنها را دارد. موضع گیری در برابر تصمیم و انتخاب ما، یعنی مخالفت با تفکرات ما عدم همکاری دوطرفه و اینگونه همه ما را از دست خواهند داد.

 

اینستاگرام ماهنامه

 

 

چالش های جامعه تورگردانان در شرایط کرونا

چالش های جامعه تورگردانان در شرایط کرونا

چالش های جامعه تورگردانان در شرایط کرونا

چالش های جامعه تورگردانان در شرایط کرونا

چالش های جامعه تورگردانان در شرایط کرونا

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.