توسعه گردشگری سلامت؛ بررسی نقش ایرانیان خارج از کشور

ابراهیم پورفرج؛ ریاست جامعه تورگردانان ایران

84

توسعه گردشگری سلامت؛ بررسی نقش ایرانیان خارج از کشور 

 

توسعه گردشگری سلامت؛ بررسی نقش ایرانیان خارج از کشور – ابراهیم پورفرج؛ ریاست جامعه تورگردانان ایران

 

مقدمه:

 

بازاریابی و تبلیغات، هزینه‌های مستلزمی دارد و متاسفانه شاهد این هستیم که بخش درمان، اعتقاد و باوری به بازاریابی ندارد و هزینه‌ای برای آن نمی‌کند و بخش متصدی نیز عمده هزینه‌ای که داشتند، در حوزه شاخه‌های دیگر گردشگری بوده، تا سلامت! آژانس‌ها هم هزینه‌های لازم را برای بازاریابی نمی‌کنند. بخش متولی نیز اقدامی نمی‌کند. متاسفانه حتی برنامه مدونی در زمینه تبلیغات ندارد.

این میان، ظرفیتی را تحت عنوان ایرانیان خارج از کشور داریم که تقریبا مغفول مانده است. ایرانیان خارج از کشور، در ایران ریشه دارند. معمولا این افراد خود به کشور امکان رفت و آمد داشته و با توجه به اینکه هزینه های درمانشان در کشور محل اقامتشان بیشتر از ایران است. بای بهره مندی از خدمات درمان به ایران می آیند. درکنار این موضوع، هر ایرانی می تواند فراتر از این عمل کند. می‌تواند چون مبلغی، کشورخود را در حوزه سلامت به عنوان مقصد گردشگری سلامت به کشور محل سکونت خود معرفی کند. داشتن سایت یا سامانه جامع در مورد به زبانهای مختلف جهت ارجاع دادن علاقه مندان می تواند یاری رسان باشد. ما بیش از 8.5 نفر خار از کشور داریم، اگر هر نفر تنها 10 نفر را به ایران راهنمایی کند، می تواند به میزان قابل توجهی گردشگری سلامت ایران را تامین کند. چگونه می شود این ظرفیت را فعال کرد و با ایرانیان خارج از کشور چگونه می شود لینک ایجاد کرد؟ آیا این موضوع قابل انجام است؟

خلاصه ای از نشست پیش رو که به همت باشگاه گردشگری سلامت ایران و همکاری مجله سفرنویسان برگزار شده است را با شما به اشتراک میگذ‌اریم.

 

ایرانیان خارج از کشور می‌توانند خیلی مفید باشند، اما ناجی نیستند. شما از داخل ایران نیز می‌توانید به کل دنیا دسترسی داشته باشید. خوب است همچین اتفاقی بیافتد، از نظر عددی بسیار جذاب و امید بخش است اما در عمل چگونه خواهد بود؟ زمانی‌که به نمایشگاه‌های خارج از کشور می‌رفتیم، به فرض مثال به آلمان؛ پیش می‌آمد آژانس‌های ایرانی مستقر در آلمان از ما درخواست کنند که گروه‌‌هایمان را به ایشان معرفی کنیم. حال آنکه ما روی آنها بابت معرفی گروه‌های گردشگری حساب می‌کردیم. ما خودمان برای آشنا شدن با آژانس‌های خارجی با آنها لینک می‌شدیم. با تجربه‌ای که شخصا دارم، نمی‌توان به این پتانسیل امید چندانی داشت. اما اگر راهکاری برایش موجود باشد، می‌تواند تاثیر خوبی داشته باشد. ایرانیان می‌توانند مفید باشند. اگر ایرانیان مقیم در کشورهای دیگر بتوانند مردم آن کشور را با کشور ایران و با توانایی و تخصص و هزینه‌های کم درمانی در ایران آشنا کنند، شاید تعدادی از افراد، علاقه‌مند به آمدن به ایران جهت بهره‌مند شدن از خدمات پزشکی باشند. اما این امر کم اتفاق می‌افتد. اما چه این اتفاق رخ دهد چه خیر، ما در تورهای سلامت، نیازمند بهبود بخشیدن شرایط هستیم. اینکه روی تبلغات کار شود. اقلام تبلیغاتی باید زیاد شود. آژانس‌داران و تورگردانان باید تمام تلاش‌شان را به کار گیرند. حتی اگر این گزینه پیش رو یکی از گزینه‌های عالی باشد، نباید تنها به آن تکیه کرده و به امید آن بود.

در رابطه با بحث ایرانیان خارج از کشور، تاکید می‌کنم که ایشان می‌توانند مفید باشند. حتی می‌توانند خیلی کمک کننده باشند. اما اینکه کلمه ناجی را برای‌شان انتخاب کنیم؛ با این موافق نیستم. در گردشگری به دلیل تعلل بخش دولتی(همه دولت‌ها) طبیعتا رفتارهای ایران هراسی را ایجاد کردند. به خصوص برای گردشگری! گردشگری بیشتر از صنایع دیگر تحت تاثیر سیاست دولت‌مردان است. اول اینکه وقتی ما می‌گوییم: دولت این کارها را نکرد و … گردشگری آسیب دید. اشاره داریم به اینکه بخش دولتی نه هزینه کرد و نه کمک! اما فراموش نکنیم، زمانی 200 الی 300 نفر وارد ایران می‌شد و برای یک ویزا ما 2 ماه دوندگی داشتیم. اگر آن روزها را با اکنون مقایسه کنیم. که این رقم تا پیش از کرونا به 7 میلیون نفر رسیده بود، می‌توانیم مدعی باشیم به واقع، اتفاقی افتاده است. اگر بخش دولتی بهتر از آنچه می‌بینیم عمل می‌کرد، بهتر از این می‌شد.

یک زمانی جناب محب‌خدایی مسئولیت پیدا کرد آن زمان تنها زمانی بود که در طول سال‌های حضورم در عرصه گردشگری برای حضور در نمایشگاه‌ها از ما حمایت شد. در زمان روی کار آمدن این بزرگوار، برای نمایشگاه آلمان 300 میلیون از بخش خصوصی حمایت شد. اگر این اتفاق مستدام بود، اتفاقی مفید بود و می توانست تضمین کننده رونق این صنعت باشد.

در زمان آقای مونسان نیز قول حمایت در نمایشگاه آلمان به ما داده شد، اما زمانی‌که پس از برگزاری نمایشگاه، صورت حساب از آلمان رسید و ما آنرا به سازمان بردیم، جناب تیموری با ما مخالفت کرد و هزینه زمین نمایشگاه که قولش را در حضور 15 نفر از جناب مونسان گرفته بودیم، به ما پرداخت نشد و ما آن هزینه را نیز از جیب بخش خصوصی دادیم.

می‌خواهم این نکته را بگویم. هم نیکی و هم بدی را ببینیم. اتفاق‌های خوب را نادیده نگیریم. اگر پیشرفت ولو، اندک را نادیده بگیریم فعالیت‌های بخش خصوصی را نادیده گرفته‌ایم. بخش خصوصی، سرمایه‌گذاری کرده و زحمت کشیده و به نمایشگاه‌های مختلف رفته است. تا آنجا که می‌توانسته ایران را به دنیا معرفی کرده و منصفانه نخواهد بود، اگر این مسائل را نادیده بگیریم.

اگر ایرانیان مقیم در خارج بیایند و دست بخش خصوصی را بگیرند و از بخش خصوصی حمایت کنند، بی نهایت مفید خواهد بود. بحثی نیست. اما سفارت‌های ما شاید جزو ماموریت و دستور کاری‌شان نیست که مقدمات توسعه گردشگری را، حتی فراهم بیاورند. ما برای افتتاح غرفه گردشگری‌مان در نمایشگاه، چند بار باید به ملاقات سفیر می‌رفتیم تا ایشان برای افتتاحیه تشریف بیاورند! حال آنکه سفرای کشورهای دیگر، از ساعت 9 صبح، در محل نمایشگاه حضور داشتند. این عارضه یا بیماری همه‌گیر شده است. همه دچار این رخوت و تنبلی شده‌اند. مخلص کلام، گلایه بسیار است و زمان تنگ!

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.