راه حل گردشگری سلامت
گفت و گو با سرکار خانم رقیه حاتمی پور فرشی مدیر عامل هلدینگ گردشگری فلامینگو
راه حل گردشگری سلامت
گفت و گو با سرکار خانم رقیه حاتمی پور فرشی
مدیر عامل هلدینگ گردشگری فلامینگو
مقدمه
راه حل گردشگری سلامت – بر کسی پوشیده نیست که به انجام رسانیدن هر کار حرفهای، نیازمند آموزش درست و کسب تخصص و مهارت لازم در راستای انجام آن است. از آنجا که گردشگری، صنعتی شیرین و جذاب است. متاسفانه خیلی از عزیزان که نگاه دقیق و موشکافانهای به این صنعت ندارند، گمان میبرند، میتوانند به راحتی و بدون کسب دانش و مهارت خاص، وارد این عرصه شوند. در حوزه گردشگری سلامت، حتی این موضوع نگران کنندهتر نیز میشود. با توجه به اینکه در گردشگری سلامت، خدمات توسط پزشک ارئه میگردد و بستر خدمات بیمارستانها و کلینیکها هستند. برخی افراد که تحت عنوان دلال از آنها نام خواهیم برد، با تفکر کسب درآمد به دلار! بی هیچ دانش و آگاهی به بازار گردشگری سلامت ورود میکنند.
حال آنکه به زعم متخصصان و صاحب نظران این حوزه، حتی برخی از متولیان امر، که دارای سابقه تجربی نسبتا قابل ستایشی در این حوزه هستند، گاه از نظر صلاحیت، مورد تائید نبوده و این الزام وجود دارد که در صورت تمایل به ادامه فعالیت حرفهای در صدد کسب دانش روز باشند و متدها و مهارتهای جدید را طبق استانداردهای بینالمللی، فراگیرند. در راستای این موضوع مجله سفرنویسان گفت و گویی کوتاه با سرکار خانم رقیه حاتمی پور فرشی؛ مدیریت هلدینگ گردشگری فلامینگو، فعال گردشگری و عضوانجمن صنفی دفاتر هواپیمایی و گردشگری ایران و رئیس انجمن دوستی ایران و استرالیا ترتیب داده است تا پای صحبتهای این بزرگوار بنشینیم.
امروز میخواهیم در رابطه با گردشگری سلامت صحبت کنیم. در خصوص دغدغههایی که این مدت بین وزارت بهداشت، درمان و آموزش و وزارت میراث فرهنگی، هنری، گردشگری و صنایعدستی وجود داشته است. بحث تورگردانان، تسهیلگران و بیمارستانها و دلالها یعنی جمعی از این دغدغهها، از شما میخواهم از دغدههای گذشته حال و آینده خود به عنوان یکی از بزرگان و فعالان تأثیرگذار صنعت گردشگری صحبت کنید.
گردشگری سلامت یکی از گونههای گردشگری است که در دنیا مورد توجه قرار گرفته و افراد دنبال این هستند که تخصصهای خوبی در حوزه گردشگری سلامت جستجو و پیدا کنند. در موازات، منجر به رفع نیازهای پزشکیشان خواهد شد. چه نیکو که این خدمات از قیمت مناسب و کیفیت خوبی هم برخوردار باشد. خوشبختانه از دیرباز پزشکان ایرانی و درمان در ایران، زبانزد افراد مختلف و مورد توجه بوده و افراد به صورت انفرادی و مستقل قبل از اینکه گردشگری سلامت به اینگونه مطرح شود، مراجعاتی به ایران داشتند. حتی من خاطرهای دارم که در نمایشگاه سلامت بحرین شرکت کرده بودیم و غرفههای مختلف داشتیم، بازدیدکنندهگان میآمدند و میگفتند که حتما ایران باید یک بیمارستانی، در بحرین تأسیس کند و پزشکانی به آنجا بفرستد. میتوان گفت حداقل ساکنین حوزه خلیج فارس و کشورهای GCC علاقهمند به استفاده از خدمات پزشکی ایران بودند و هستند . بعد از اینکه وزرات بهداشت و درمان با همکاری سازمان میراث فرهنگی، هنری، گردشگری و صنایع دستی توانستند به توافقاتی در حوزه گردشگری سلامت برسند، طبیعتا برای آن مجوزهایی پیشبینی شد، تا افرادی که میتوانند تعاملاتی را با پزشکان و بیمارستانها و کادر پزشکی برقرار کنند، به صورت یک برنامه مدون برای جذب گردشگر از مبدا حرکتاش کارهای اولیهی درخواست را بررسی کنند و برنامه سفر و هماهنگیهای تور درمان متقاضیان را انجام دهند .
در ابتدا یکسری مشکلاتی بود، ولی خوشبختانه اکنون مواردی مشخص شده و شرکتهایی که صلاحیت دارند، روی این قضیه کار میکنند. اما با تمام زحمات و تعهداتی که این شرکتها میدهند کماکان آسیبهایی در این مسیر وجود دارد، آن هم وجود افراد و یا دلالان و شرکتهایی است که هیچ صلاحیتی ندارند و صرفا، مستقیما به بیمارستان یا پزشک مراجعه میکنند و افراد را برای درمان معرفی میکنند. این یک معضل خیلی بزرگی است. البته این برای کشورهایی که نیاز به ویزا ندارند، اتفاق میافتد. کشورهایی که شهروندان آنجا نیاز به تهیه ویزای ایران یا ویزای سلامت دارند، تحت کنترل سازمان میراث فرهنگی، هنری، گردشگری و صنایع دستی و همچنین وزارت امور خارجه، که باید ویزا را صادر کند؛ در واقع نهادها و ارگانهایی که سایر کنترلها را انجام میدهند، هستند. اما متاسفانه در مورد کشورهایی که نیاز به ویزا ندارند و شهروندان آنها بدون ویزا سفر میکنند، ما این آسیبها را داریم و شرکتهایی مثل ما که دارای مجوز سلامت هستیم، در این حوزهها تقریبا می شود گفت منزوی شدیم و دلالها با قیمتهای کم و با شرایطی که من به آن میگویم؛ نامناسب یا خارج روال صحیح و استانداردش، این کارها را انجام میدهند. مثل کشورهای عراق یا ترکیه و برخی کشورهای دیگر، که حالا تعدادش خیلی کم است، اما در هر صورت این اتفاق میافتد. در خصوص گردشگری سلامت این را باید بگویم که اگر برنامه سفر درست و شناخت درست، از تقاضای یک گردشگر سلامت توسط شرکتها و آژانسهای تورگردان این حوزه صورت بگیرد و پزشک درست با قیمت متعادلی معرفی شود، ما میتوانیم افراد زیادی را جذب کنیم. چون خوشبختانه در مورد پزشکی ایران از کشورهای آمریکای جنوبی (که خیلی فاصله دوری با ما دارند.) حتی از حوزه آمریکای شمالی نیز تقاضا داشتیم.
کمی بحث را جزییتر کنم. در ابتدا مایل هستم نظر شما در خصوص بحث استانداردسازی و IPD بیمارستانها و کیفیتی که در ایران وجود دارد، بدانم و همچنین عملکرد در این حوزه را از شما جویا شوم.
اتفاقا سوال جالبی است. چون اگر بیمارستانها IPD دار نباشند، ما امکان این را نخواهیم داشت که بیمار معرفی کنیم. بیمارستانها لازم است با ما همراهی کنند و استاندارهای لازم؛ طبق استاندارهای بهداشت جهانی، را داشته باشند. ما اگر میخواهیم به صورت کلان مطرح شویم و تمام رشتههای پزشکی خود را معرفی کنیم، ابتدا باید بیمارستانها IPD را اخذ کنند. فکر میکنم که در حال حاضر این محدودیت را در انتخاب بیمارستان داریم. در بیمارستانهای دولتی که IPD دارند، شاید امکان گرفتن اتاق عمل و دادن نوبت عمل و خدمات پزشکی به سادگی میسر نباشد. بیشتر از بیمارستانهای خصوصی استفاده میکنیم . بیمارستانهای خصوصی باید هر چه سریعتر خودشان را به استانداردها برسانند و IPD و سایرمجوز های لازم را اخذ کنند تا بتوانند به بازار گردشگری سلامت ورود کنند.
با توجه به مدت زمانی که مشغول فعالیت هستید و تلاشی که بیمارستانها انجام میدهند چه خصوصی چه دولتی آیا این استانداردها را کافی میدانید؟ رضایت بیمار و شما را کسب میکنند؟ این را به عنوان کسی که در این حوزه فعالیت دارد و رضایتمندی مسافر و بیمار، برایش بالاترین اولویت است، از شما میپرسم!
خیلی صریح و صادقانه پاسخ میدهم. من متخصص حوزهی پزشکی نیستم. ما استاندار را باید طبق فهرست و شاخصهای وزارت بهداشت و سازمان بهداشت جهانی، داشته باشیم. وقتی که ما بیمارستانی را انتخاب میکنیم که IPD داشته باشد یا کلینیکی که IPD داشته باشد، خب این را میپذیریم که این بیمارستان یا این مرکز پزشکی چک شده و حداقل استاندارها را دارد. خوشبختانه تا کنون متقاضیانی که از طریق ما به ایران آمدند، هیچ مشکلی نداشتند. سعی کردیم از فرودگاه تا فرودگاه بهترین خدمات را به ایشان ارائه بدهیم. در جابجایی و اسکان، از بهترینها استفاده کنیم که به آلودگی و مشکلات بعد از عمل دچار نشوند و تا اکنون بعد از عمل، هیچ کدام از بیماران ما دچار فرعیات مثل خدای نکرده آلودگی بعد از عمل و… نشدهاند و همه بیماران ما آمدند و جراحی هایشان را انجام دادند، خدمات پزشکی شان را گرفتند (حالا چه زیبایی چه درمان) و ایران را ترک کردند. و در حال حاضر هم چندین بیمار در حال بستری و درمان داخل کشور داریم، که اخیرا وارد شدند و باید خدمات بگیرند.
در این مورد بحث را باز کرده و هدفمندترش کنم. ما بحث منابع انسانی نیروی کار در دو قشر داریم یکی خود بیمارستانها و دوم در حوزه آژانسدارها، میخواهم بدانم خلا لزوم آموزش و رفتار حرفهای را آیا در بیمارستانها یا در مجموعههای مشابه، در آژانسها دیدهاید یا خیر؟ این خلا چه میزان ملموس است و برای از میان برداشتناش به زعم شما، باید چه کرد؟
ما به آموزش در تمام زمینهها احتیاج داریم. کشور ما به مقولهی آموزش و آموزشهایی از جنس استاندارد در همه زمینهها احتیاج دارد. در بیمارستان در هتلداری، باید بتوانیم سرویس استاندارد بدهیم. در خدماتدهی آژانسها، حتی گردشگری سلامت که یک حوزه بسیار تخصصی است. کادر و کسانی که با بیمار خارجی برخورد میکنند، در مراکز پزشکی باید آموزش ببینند. این آموزش خیلی تخصصی و در حقیقت پیشانی کار است. چرا که وقتی که ما زحمت جذب و آوردن بیمار را میکشیم در کار پزشکی مداخله نمیکنیم و آن را میسپاریم به تیم پزشکی و کادر پزشکی، پس طبیعتا سادهترین رفتار که پذیرش در بیمارستان و رعایت اصول همراهی بیمار است، لازم است حرفه ای عمل شود. چرا که بیمارها اغلب تنها میآیند، میخواهند عمل شوند. خب احتیاج به یک پرستاری معنوی هم دارند و نیازمند همراهی و همدلی هستند. آموزشها باید یک آموزش توام بین کادر پزشکی و کادر سرویسدهنده و آژانس باشد و افرادی که برای این کار انتخاب میشوند. از افراد معمولی آژانس که کار تور و کار ویزا و هتل انجام میدهند نباشند. کسی باشد که به زبان مسلط باشد. کسی باشد که بتواند به سوالات بیمار پاسخ دهد. کسی باشد که پروسه کار را، کامل از ابتدا تا انتها بشناسد و به آن مسلط باشد.
فکر میکنید چند سال طول خواهد کشید تا ما به آن نقطهای برسیم که بگوییم کادرمان خوب است؟ چون اینطور که من رصد کردم، جامعهی دانشگاهی برای این قضیه و همچنین موضوع سنجش استانداردها در بحث درمان، پا پیش گذاشتند. حالا میخواهم ببینم که شما به عنوان یک فرد فعال در این صنعت که ارتباطات خوبی هم دارید، آیا اصلا تمایل دارید این دورهها بهصورت آکادمیک تعریف شود و برای تربیت چنین نیروهایی همکاری با دانشگاه شکل بگیرد ؟
صد درصد. ما زمانی رشته گردشگری در هیچ دانشگاهی نداشتیم. بعد از آن دانشگاهها روی صحبت و الزاماتی که پیش آمد، رشتههای گردشگری را ایجاد کردند. اول گرایشهای محدودی بود و الان گرایشهایی که در دانشگاهها هست، می شود گفت کمی نسبت به قبل افزایش پیدا کرده و نیازها را برطرف میکند. قطع به یقین، طبق فرمایش شما، نیاز به همکاری تنگاتنگ در حوزه گردشگری با دانشگاهها و به اصطلاح مراکز علمی و آکادمیک وجود دارد. چرا که ما اگر بخواهیم گردشگری سلامتی، مثل کشور ترکیه که خیلی برای خودش هزینه میکند، تبلیغ میکند و کادر آموزش دیده هم دارد و تربیت میکند؛ داشته باشیم باید این گرایش را ایجاد کنیم. ایجاد این گرایش و رشته علمی، کمک میکند که آن نیروی آموزش دیده و تربیت شده، دیگر خلاهای سابق آژانس برای جذب را نداشته باشد و یا کادر درمان بعدا دچار مشکل و تناقض میان بیان و عمل نشود. پس همکاری در حقیقت سازمان میراث فرهنگی، هنری، گردشگری و صنایع دستی کشورمان با مراکز این نوع دانشگاهها، یکی از مهمترین ها است. مگر که بخش خصوصی خود یک سری دورههایی را با استفاده از اساتید مقطعی بگذارد. اما مقطعی بودن دورهها، برای رفع نیاز فعلی تنها کاربرد خواهد داشت. بهنظر من این گرایش باید در دانشگاهها ایجاد شود.
بسیار عالی. فکر میکنید که ما چند سال دیگر میتوانیم کادر متخصص و آموزش دیده در حوزه گردشگری داشته باشیم؟
حداقل اگر دورهاش باشد، یک الی دو سال زمان خواهد برد. این دورههای کاربردی را باید در مقاطع مختلف تعریف کرد. اما مهمترینش این است که یک دانشجو در رشته گردشگری سلامت، از تعریفاش تا زوایای مختلفاش را، در دانشگاه آموزش ببینند. آژانسدار دیگر دنبال توجیه یا کلاس موقت یا رفع کمبود کادر نباشد. چون اگر بخواهیم توسعهاش بدهیم و به چشم یک رشتهی تخصصی پولساز و خوب در گردشگری به آن نگاه کنیم باید نیروی آموزش دیده داشته باشیم.
تخصص گرایی و تربیت آموزش نیرویی که مختص گردشگری سلامت باشد، چه در هتل چه در آژانس، ما را به یک استاندارد مثل IPD برای بیمارستانها می رساند. آژانس و هتلی که استاندارد در این خصوص داشته باشد میتواند فقط کار کند. با دارا بودن کسانی که این دورهها را دیده باشند، میتوانیم استانداردی را تعریف کنیم؟
بله دقیقا. کادری که دارای یک گواهینامه باشند. یکسری شاخصها و استانداردها در آن مشخص باشد و درجهای داشته باشد. همین حالا کمبود نیروی متخصص در آژانسهای ما وجود دارد. ما در آژانسها؛ برای جوابگویی مکاتبات از نیروهای عادی استفاده میکنیم، صرفا دانستن زبان کفایت نمیکند.
در ابتدا موضوع IPD، بیمارستانهای IPD دار و اینکه چه آژانسهایی میتوانند کار کنند و چه آژانسهایی نمیتوانند، دغدغههایی بود که حتما شما هم تجربهاش کردید و خدماتی انجام دادید. میخواهم نظرتان را در رابطه با این موضوع بدانم، که اصلا بهنظر شما اینگونه اقدامات مفید و لازم بود یا خیر ؟ (در درجه اول) و دوم اینکه، آیا بهتر نیست آژانسها و هتلها به همین استانداردی که به آن رسیدیم و پیشنهاد کردیم، پایبند باشند؟
اینها دغدغههای درستی است. چرا که ما متاسفانه طبق مطالب و مسائلی که از قبل در مورد سایر تخصصهای مختلف گردشگری داشتیم، چالشهایی را در حوزه گردشگری سلامت هم داریم. آن هم این است که متاسفانه در اوایل که گردشگری سلامت شروع شد، آژانسهایی که شاید اصلا صلاحیت ورود به این حوزه را نداشتند هم، وارد بازار شدند و کارهایی را کردند که اکنون برای صدور مجوز سلامت، تعهدهای محضری و خاص و یک سری سختگیریهای ویژه وجود دارد. بهنظر من کاملا بهجا است. چرا که وقتی آژانسی از یک مجوز سلامت استفاده میکند و ویزا فروشی میکند، هیچ بیماری نمیآید. صرفا این ویزا را صادر میکند، نه تنها شکستن بازار و برهم ریختن نظم یک بازار را به همراه دارد، بلکه مسائل دیگری را نیز موجب خواهد شد که از چشم ما پنهان است.(مثل ورود افرادی که به قصد گردشگری یا کارهای شخصی یا تجارت و… از این ویزای سلامت سواستفاده میکنند.)
بنابراین برای رفع آن دغدغهها، یک کنترلهایی، حقیقتا لازم است و من میپسندم این کنترلها را! هر چیزی باید به جای خودش باشد. دومین مطلب، در مورد هتلها هم که اشاره میفرمایید، کاملا باید وظایف خودشان را بدانند. (رعایت آن استاندارهای لازم) وقتی که قرار است سرویس به گردشگر سلامت بدهند، توجیه باشند که گردشگر سلامت یک دوره قبل از عمل دارد و یک دوره بعد از عمل، باید برایش پرستاری بیاید و سرویسدهی دقیق بشود.
دو اشکال در هتلهای ما وجود دارد. بعضیها میگویند، نه ما گردشگر سلامت را اصلا پذیرش نمیکنیم. چرا که ضایعاتی دارد. ممکن است بعد از عمل خونریزی کند، ممکن است وسایل اتاق ما کثیف شود. یا این مسائل که بهنظر من دیدگاه بدی است و خوب نیست که در واقع یک هتل خودش را منحصر کند، فرضا به یک رشته گردشگری یا یک توریست خاص و بگوید: «من پذیرش نمیکنم!»
عدم پذیرش از سوی بعضی از هتلها برای ما قابل قبول نیست! مسئله دیگر سرویسدهی است. وقتی که بیماری قادر به حرکت نیست و در بستر خود خوابیده و دوره نقاهت بعد از عمل و ریکاوری را میگذراند، سرویسدهی و بردن غذا به اتاقش کاملا طبیعی و ضروری است. من واقعا با بعضی از این مسائل برخورد کردهام. اجازه نمیدادند وقتی از بیرون برایش دارو و یا غذایی میفرستادند.(توسط راهنمایی که ما خواسته بودیم.) همکاری نمیکردند. در حالی که باید با گردشگر سلامت، همکاری درستی انجام شود، تا بهبود پیدا کند و مرخص شده و بتواند به کشورش بازگردد و هتل را تخلیه کند. اگر نه مسافران ما توسط آژانسها، کم کم به خانهها و منازل و یا آپارتمانهای غیر استاندارد سوق داده میشوند،. این نه از نظر سلامت بیمار درست است، نه از نظر اصول گردشگری صلاح است و نه از نظر امنیتی، اصلا قابل قبول است.
اگر بتوانیم به یک پروتکل و دستورالعمل مشخصی به صورت زنجیروار دست پیدا کنیم، هم بار این تعهد و محدودیتها کمتر خواهد شد و از طرفی هم روند تقسیم مسئولیت مشخصتر خواهد بود و به سمت تخصصگرایی خواهیم رفت. در واقع برند گردشگری سلامت ایران توسعه پیدا میکند. در این راستا مشخصا زنجیره گردشگری سلامت ما اول از وزارت امورخارجه شروع خواهد شد، یعنی اولین حمایتی که دوستانی مثل شما میخواهند، از تسهیل در امور وزارت خارجه است. درست است؟
بله و خوشبختانه این اتفاق افتاده است. در حال حاضر، صدور ویزاها در کمترین زمان با همکاری خیلی خوبی انجام میشود و سرعت عمل وزارت امورخارجه، بسیار خوب است و من از همه همکاران وزارت امورخارجه و کسانی که در سازمان میراث فرهنگی،هنری،گردشگری و صنایعدستی، این هماهنگیها را به وجود آوردند، تشکر میکنم.
ما تاییدیه امور خارجه را داریم. حلقه زنجیرهی بعدی میشود وزارت میراث فرهنگی،هنری، گردشگری و صنایع دستی و وزارت بهداشت، درمان و آموزش؛ بهنظر شما تا کنون این دو وزارتخانه، آنقدر هماهنگ بودند که مانعی ایجاد نکنند و امور مربوطه را تسریع کنند؟
همیشه یک صحبت و بحثهایی از این دو وزارتخانه بوده است. اما بهنظر میآید که وزارت میراث فرهنگی،هنری،گردشگری و صنایعدستی باید الزامات تسریع در آموزش و هماهنگی بیمارستانها و صدور IPD و اینها را از وزارت بهداشت، درمان و آموزش، در حد کلان و در تفاهمنامهها و قراردادها و اسناد بالادستی بخواهد. وزارت میراث فرهنگی،هنری،گردشگری و صنایعدستی (اگر توسعهی گردشگری را میخواهد. که بسیار اهمیت و ارزآوری برای کشور دارد و همچنین اعتبار خوبی در حوزهی گردشگری برای ما به ارمغان میآورد.) باید به جد به این موضوع بپردازد.
بعد از آن بهنظرم باید یک استانداردسازی به جهت آموزش و رعایت آن استاندارها و گواهینامه ها برای تورگردانان و هتلداران و … در این بدنه در نظر داشت.
بله صحبت شما را اینگونه کامل میکنم، در رابطه با وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی گفتیم. در رابطه با دانشگاهها و با مراکز علمی برای تدوین استانداردها و هم آموزش باز باید در سطح کلان اصرار کند. وزارتخانه این قدرت را دارد. تا زمانی که ما بهصورت یک آژانس و یک موسسه گردشگری هستیم، به تنهایی تک به تک نمیتوانیم اینها را هدایت کنیم. اما وزارتخانه میتواند به هدایت و مسیردهی و نظارت درست، بر اجرا شدن استانداردسازی، ما را به این نقطه آرامش برساند.
این نقطه آرامش یعنی رفع موانع، اگر انشالله برای سال ۱۴۰۱ حتی ما پیشبینی کنیم آماده شود، از اینجا به بعد زنجیره دیگر عملیاتی خواهد شد و این عملیات که پیکان جنگندگیاش با تورگردانانی چون شما خواهد بود. بعد از آن میتوانیم این زنجیره را به هتلها وصل کنیم و بعد از آن به بیمارستانها، حلقهی گمشدهی دیگری نمیبینید؟
در یک پازلی که باید به هم متصل باشد، ما در حوزهی ویزا و پرمیشن، ورود به کشور را داشتیم. وزارت میراث فرهنگی،هنری،گردشگری و صنایعدستی و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی را باید داشته باشیم. وزارت میراث فرهنگی،هنری،گردشگری و صنایعدستی و مراکز علمی و دانشگاه ها را باید داشته باشیم. وزارت میراث فرهنگی،هنری،گردشگری و صنایعدستی و عوامل اجرایی شامل هتلها، راهنمایان و آژانسهای مسافرتی که صلاحیت آنها برای اجرای سیاستهای کلی گردشگری سلامت، انتخاب شدند و دارای سرتیفیکیت معتبر هستند و شرکتهای بیمه. این پازل باید دو بخش مهم را شامل شود، بیمه از دو جنبه:
یک بیمه مسئولیت: بیمه مسئولیتی که از زمان ورود مسافر تا خروجاش امنیت مسافر را تضمین کند.دوم بیمهی حوادث: حوادث سفر که در بین راه است و ربطی به درمان آن مسافر ندارد. این بیمهها را هم باید آژانسها برای مسافرانشان داشته باشند. که این حوادث اگر غیرمعمول رخ داد. بتواند ضایعات آن را جبران کند.
که میشود در همان آییننامه و دستورالعملها برای دادن آن استاندارد قرار بگیرد. میخواهم به آفتی تحت عنوان دلالها بپردازیم. این دلالها باید حذف شوند تا بتوانیم که یک زنجیرهی قوی از خدمات را بین فعالان این عرصه داشته باشیم. اگر این زنجیرهای که اکنون باهم راجع به آن صحبت کردیم، اتفاق بیافتد، دلالها حذف میشوند. نظر شما چیست؟
تا زمانی که نتوانیم اطلاعرسانی کافی در مورد خدمات استاندارد خودمان، در رسانههای استاندارد یا فعال حوزه گردشگری داشته باشیم، پدیدهی دلال وجود خواهد داشت. علتاش این است که مسافر و متقاضی، وقتی که گردشگری سلامت ایران را سرچ میکند، باید در بالاترین سطح گوگل به آن دسترسی داشته باشد و در آنجا بتواند با آژانسهای تایید شده که دارای استاندارد و گواهینامه معتبر هستند و حتی شماره گواهینامه آنها هم آنجا درج شده و قابل کلیک کردن و دیده شدن باشد، دسترسی داشته باشد. باید آژانس را ملزم کرد ترجمهی آن را هم حتی آنجا بگذارد و در نمایشگاه و هر جایی که حضور پیدا میکنیم، بگوییم از آژانس لایسنسدار استفاده کنید. اینها را به گوش افراد برسانیم.
الان دیگر نیازی نیست که خیلی هزینه کنیم. لازم نیست تبلیغات کاغذی بدهیم. یک مرکزی برای اطلاعرسانی بهصورت دیجیتال و مجازی، در دنیای مجازی باید باشد. ایران، گردشگری سلامتش، گردشگری تاریخیاش و همه مزیتهایی را که دارد، بتواند آنجا در بالاترین سطح، به کسانی که سرچ میکنند، نشان دهد. گردشگری سلامت، عواملاش مشخصاند. گردشگری توریستی، عواملاش مشخصاند. به این صورت هم میتوانیم جلوی آژانسهای فاقد مجوز، اشخاصی که مجوز ندارند و دلالها را بگیریم.
خب این که شما میگویید، بسیار عالی است. ایجاد یک سامانه متمرکز گردشگری سلامت بهصورت ملی و هدفمند و حتی ارائه این سامانه (جدای رسانههایی که در این حوزه کار میکنند.) در نمایشگاههای مختلف ایران و در خارج از کشور، به عنوان غرفه سامانه گردشگری سلامت ایران، این میتواند طرحی بسیار عالی باشد.
دقیقا، ممنون که به حرفم شکل اصولی دادید و گفتید سامانه متمرکز، از لغت خیلی خوبی استفاده کردید. منظور من هم همین است. این سامانه را باید مثل خیلی از کارهای حرفهای، سفارتخانههای ما را به مراجعین معرفی کنند. این سامانه باید یک پلتفرم درست از تمام خدمات و تمام اجزای گردشگری سلامت قابل دسترس داشته باشد. تا هر فردی که از هر نقطهی دنیا میخواهد تماس بگیرد و اطلاعات مورد نیازش را، حتی اگر نخواهد رزرو بکند، به راحتی جستجو کرده و بیابد. غیر از اطلاعرسانیهای کلی که راجع به عوامل اجرایی آژانسهای مسافرتی دارای مجوز است، یک اطلاعات کوتاهی هم راجع به قابلیتهای گردشگری سلامت ما هم به صورت جنرال، باید آنجا وجود داشته باشد. که در ایران به فرض مثال؛ پزشکان ما در این ۱۵ رشته، درجه یک هستند. این هم باز ایده میدهد به کسی که میخواهد بیاید، فرض کنید که ما در ایران عملهای قلبمان زبانزد است، عمل روی استخوان، چشم و همچنین عملهای زیبایی در ایران هم از قیمت مناسبی برخوردار است و هم کار پزشکان ما در دنیا شناخته شده و عالی است. این اولویتها را هم آنجا در سامانه ذکر کردن، خالی از لطف نیست.
اگر بخواهیم یک جمعبندی از صحبت شما در این خصوص داشته باشیم، میتوانیم بگوییم که ما باید وزارت میراث فرهنگی، هنری، گردشگری و صنایع دستی و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، جامعه تورگردانان و دفاتر خدمات مسافرتی، همینطور هتلها و بیمارستانها را برای ایجاد یک سامانه جامع ملی گردشگری سلامت دور هم جمع کنیم. هر کدام از دوستان بحث مالی و بحث تسهیلگریاش را انجام بدهند، تا به عنوان یک دستاورد، برای سال های پیش رو مورد استفاده فعالان در سطح بین المللی قرار گیرد. در پایان اگر نکته ای مد نظر دارید بفرمائید.
ما باید یاد بگیریم که از نیروهای آموزش دیده و فرهیخته استفاده کنیم، که دیگران هم تشویق شوند خودشان را به دانش روز مجهز کنند و تخصصگرایی را در همهی کارها، علیالخصوص در کار مهمی مثل توریسم سلامت توسعه دهیم.
اینستاگرام خبری سفرنویسان
اینستاگرام سفرنویسان
یوتیوب سفرنویسان
دانلود رایگان ویژه نامه گردشگری سلامت
راه حل گردشگری سلامت
راه حل گردشگری سلامت
راه حل گردشگری سلامت
راه حل گردشگری سلامت
راه حل گردشگری سلامت
راه حل گردشگری سلامت
راه حل گردشگری سلامت
راه حل گردشگری سلامت
راه حل گردشگری سلامت
راه حل گردشگری سلامت
راه حل گردشگری سلامت
راه حل گردشگری سلامت
راه حل گردشگری سلامت