خطوط نگارش ایران باستان 

مقدمه ای بر خطوط و نگارش در ایران باستان

 

خطوط نگارش ایران باستان مجله سفرنویسان

نویسنده : کامران کشیری

 

بشر، همیشه به دنبال منتقل کردن مفاهیم ذهنی و باورهای خود به دیگر همنوعانش بوده است. نمونه‌های فراوان نقاشی‌های بشر پیش از تاریخ در غارهای سراسر دنیا، گذشته از ارزش هنری و کاربردی،  تلاشی برای برقرار کردن ارتباط و حتی رساندن پیام به آیندگان نیز بوده است.

 

پیدایش خط، نقطه عطفی در تاریخ بشر بود. مسیر زندگی انسان، پس از رواج تدریجی خط و نوشتار به حدی تغییر کرد که پژوهشگران (با اندکی تسامح) دوره حیات نوع بشر را به دو بخش اصلی پیش از تاریخ و دوره تاریخی تقسیم می‌کنند. (1)

 

نخستین پیش نمونه‌های نگارش در بین النهرین باستان پدید آمده و  ظاهرا تلاش‌هایی برای ثبت معامله‌ها و داد و ستدهای تجاری بوده‌اند. در این پیش نمونه‌ها با نشانه‌هایی تصویری رو به رو هستیم که به احتمال بسیار، نماینده کالاهای مورد بحث بوده‌اند. این نوع ثبت نشانه‌ها، منجر به ایجاد نخستین شکل نگارش گردید که در آن عمدتا هر نشانه تصویری، از آنِ چیزی بود که نگارنده می‌خواست درباره آن مطلبی یا نکته ای را برساند. مثلا تصویر خوشه گندم یا سر گاو برای غلات و چهارپایان. به این نوع نشانه‌ها که در آن تصویری از یک مقوله برای مشخص کردن خود آن شی، به کار می‌رود نشانه‌های تصویری یا ” پیکتوگرام” می گویند.

 

اما طبیعی است که با تحول و تکامل تدریجی نگارش، خطوطِ صرفا تصویری، نمی‌توانستند کارایی مناسبی داشته باشند. زیرا بیان کردن مفاهیمی انتزاعی همچون شادی، ویرانی، تفکر و غیره به روش گفته شده، ممکن نبود. در مرحله بعدی تحول خطوط، نگارندگان با ابداع نشانه‌هایی خاص برای ” مفاهیم” این مشکل را برطرف کردند. به این نوع نشانه‌ها ” ایدئوگرام” یا اندیشه نگار می‌گویند.

 

با گذشت زمان، خطوط، پیچیده تر شدند و نشانه‌های گوناگون دیگری (همچون سیلابوگرام، هتروگرام و لوگوگرام و غیره)  بسته به نوع فرهنگ و تمدن پدید‌آورنده خطوط، برای زبان مورد استفاده، کاربرد یافتند. برخلاف تصور عموم، خطوط الفبایی که آسانتر از سایر خطوط به نظر می‌رسند بسیار دیرتر، ایجاد شدند و کهن ترین نمونه‌های خطوط، در جهان، همچون خط میخی و خط هیروگلیف مصری، الفبایی نیستند.

 

همانطور که گفته شد، نخستین نمونه های نگارش در جهان در بین النهرین باستان پدیدار شدند. مردم این سرزمین برای نگارش از لوحه های گلی استفاده می‌کردند و نوک قلم را روی این لوح می‌فشردند. براثر فشار وارد شده و کشیدن قلم برای ایجاد نشانه، طرح کلی علائم، شبیه میخ می‌شد و به همین دلیل پژوهشگران خطوط بین النهرین باستان را ” خطوط میخی” می نامند(2)

 

نخستین قومی که نگارش (به مفهوم نوشتن جملات و انتقال پیام به صورت متون) را در اواخرهزاره چهارم پیش از میلاد، اغاز کردند، سومریان بودند. خط میخی سومری، به تدریج تحول یافت و الگویی برای خطوط میخی دیگر فرهنگها همچون عیلام، بابل، آشور و دیگران در هزاره‌های دوم و یکم پیش از میلاد شد. (3) (شکل 1)

 

با مهاجرت آریایی‌ها به فلات ایران، این قوم، به تدریج با تمدن بین النهرین، تماس برقرار کرده و عناصر فرهنگی بسیاری را از آنها وام گرفتند. نمی‌دانیم، مادها، خطی خاص خود داشتند، یا نه. اما تا کنون در شواهد باستان شناسی و حفاریها، مدرکی در تایید این مطلب، به دست نیامده و به نظر می‌رسد که، آنها در صورت استفاده از نگارش، از خطوط میخی بین النهرینی، استفاده کرده باشند.

 

مرحله مهم در تاریخ تحول خط در ایران، به روزگار هخامنشی باز می‌گردد. هخامنشیان با تصرف بابل و مصر قلمرو امپراتوری خود را گسترش فراوان دادند. اداره چنین امپراتوری عظیمی، نیازمند وجود یک سازمان مدیریتی و اداری منظم و کارآمد بود. اسناد متعدد به دست آمده از روزگار هخامنشیان، نشان می‌دهد که آنها برای انجام امور اداری و مدیریتی امپراتوری خود، از خطوط میخی عیلامی و میخی بابلی استفاده می کردند. استوانه مشهور کوروش بزرگ، به خط میخی اکدی، لوحه های نامدار  بارو  و خزانه تخت جمشید هم، به خط میخی عیلامی نگاشته شده‌اند. (شکل2)

 

از روزگار داریوش یکم هخامنشی، گذشته از خطوط میخی عیلامی و بابلی، با خط دیگری رو به رو می‌شویم که برای نوشتن زبان مادری هخامنشیان یعنی، “پارسی باستان” پدید آمد. “خط میخی پارسی باستان”، نخستین خطی است که برای نگارش یک زبان ایرانی به کار رفته است. (4) تفاوت عمده‌ی خط میخی پارسی باستان با سایر خطوط میخی، نزدیک شدن این خط، به نگارش الفبایی است. با این تفاوت که در هر نشانه، گذشته از یک صامت، مصوتی هم وجود دارد. برای مثال برای نوشتن نام ” کوروش” (به پارسی باستان  kuruš) از چهار نشانه، به صورت  ku-ru-u-ša استفاده می‌شد و روی هم، کلمه را، کوروش می‌خواندند. از دیگر تفاوتهای عمده خط میخی پارسی باستان، با سایر خطوط میخی، وجود نشانه‌ای خاص، به عنوان، واژه جدا کن، است. به این معنی که هر‌ کلمه، بین دو واژه جدا کن، قرار می‌گیرد.(شکل 3)

 

خطوط میخی، (از هر نوع که باشند.) به دلیل نیاز به فشردن قلم بر روی یک سطح گلی یا حکاکی روی سنگ برای ایجاد یک نشانه، برای استفاده بر روی کاغذ و پوست، مناسب نیستند. به همین دلیل هخامنشیان، همزمان با استفاده از این خطوط، برای نگارش متون بر روی پوست و کاغذ، از خط دیگری استفاده می‌کردند که “خط آرامی” نام دارد. آرامی ها، اقوامی در شمال بین النهرین بودند که از خطی الفبایی، برای نگارش، استفاده می‌کردند. این خط، به دلیل استفاده از نشانه‌های ساده و الفبایی بودن، برای نگارش روی پوست و کاغذ، بسیار مناسب بود. خط آرامی، بر روی مهرهای روزگار هخامنشی و نیز اسناد و نامه‌‌های آن روزگار استفاده شده است. خط آرامی، نیای بسیاری از خطوط خاورمیانه، همچون خطوط پهلوی، عبری، عربی، سریانی و غیره است. (شکل 4)

 

خطوط میخی پس از انقراض هخامنشیان به دست اسکندر، به تدریج از یاد رفتند. از این زمان به بعد، شاهد رواج یافتن خطوط الفبایی در ایران هستیم. سلسله اشکانی، در آغاز کار، از خط و زبان یونانی استفاده می‌کرد، اما از روزگار بلاش یکم به بعد اندک اندک خطی بومی که امروزه، “خط پهلوی اشکانی” یا “خط پارتی” نامیده می‌شود، جای خط یونانی را گرفت. خط پارتی تحول یافته از خط آرامی است و برای نگارش زبان دودمان اشکانی، یعنی زبان پارتی یا پهلوی اشکانی، به کار می‌رفت. اشکانیان برای همه سطوح اعم از سنگ، سکه، پوست و کاغذ، از همین یک نوع خط ، یعنی خط پارتی، استفاده می‌کردند. (شکل 5)

 

با روی کار آمدن دودمان ساسانی، خط در ایران، تنوع بیشتری یافت. از روزگار ساسانی، چهار نوع خط، می‌شناسیم. که برای نگارش زبان دودمان ساسانی، یعنی، پارسی میانه یا پهلوی ساسانی و نیز زبان اوستایی (زبان کتاب مقدس اوستا) استفاده شده‌اند. در کتیبه ها، مهرها و سکه ها، نوعی خط به کار رفته که، به “خط پهلوی کتیبه ای” مشهور است و در آن حروف به هم متصل نمی‌شوند. بنابراین، در قرائت واژگان ابهام نسبتا کمی، وجود دارد. (شکل 6)

 

نوع دیگر خط در این روزگار، “خط پهلوی کتابی” خوانده می‌شود که برای نگارش، روی پوست و کاغذ به کار می رفته است. تعداد نشانه‌ها در این خط، اندک (14 عدد) هستند و حروف به هنگام نگارش یک واژه، به هم متصل می‌شوند. بنابراین، خواندن این خط نسبت به خط کتیبه ای، دشواری‌های بیشتری دارد و در موارد بسیاری، با ابهام همراه است.(شکل7)

 

اوستا، کتاب دینی زرتشتیان، در روزگار ساسانی جمع آوری، ویرایش و مکتوب شد. موبدان، همانند دیگر روحانیان، تاکید بر تلفظ دقیق و درست کتاب مقدس خود داشتند و خطوط موجود در روزگار ساسانی این نیاز را، برآورده نمی‌کرند. (5) به همین دلیل، از روی خط پهلوی کتابی، خطی مستقل ساخته شد که کاملترین خطی است که تا کنون، برای یک زبان ایرانی پدید آمده است. ایرانیان این خط را “دین دبیره” می نامیدند، که به معنای خط دینی است. زیرا برای نگارش اوستا به کار می‌رفت. دین دبیره یا “خط اوستایی” دارای 53 نشانه است که 16 تای آن مصوت هستند و تلفظ هر واژه را با دقت و ذکر مصوت ها نمایان می‌کنند. (6) (شکل8)

 

روزگارساسانی، دوره شکوفایی فرهنگ ها و خطوط، در فلات ایران و سرزمینهای مجاور آن است. (7) در اوایل این دوران، مانی دینی جدید آورد و برای تبلیغ بهتر آن، خطی خاص اختراع کرد که به ” خط مانوی” معروف است. این خط را می‌توان یکی از نخستین نمونه‌های خطوط بین المللی در نظر گرفت. زیرا دیگر خطوط آن روزگار، مخصوص یک جامعه یا زبان بودند، مثل خط پهلوی برای زبان پارسی میانه (پهلوی ساسانی)، خط پارتی برای زبان پارتی (پهلوی اشکانی)، خط عبری برای زبان عبری  و به همین ترتیب. خط مانوی، خطی واضح و بی ابهام بود که مانویان با استفاده از آن به زبانهای مختلف می نوشتند و به تبلیغ آیین خویش در میان اقوام مختلف می پرداختند. (8) (شکل 9)

 

با مروری بر مطالب فوق، متوجه می‌شویم که اندیشه ها و باورهای متفاوت و متعددی در ایران باستان، در جوار یکدیگر زندگی می‌کرده و بر همدیگر تاثیر می گذاشته‌اند. تنوع خطوط در این سرزمین، در دوره باستان، نشانه واضحی است از پویایی اندیشه و تفکر در این سرزمین در دوره باستانی تاریخ خود.

 

 

برای مطالعه بیشتر:

  • تاریخ خط، آلبرتین گاور، ترجمه عباس مخبر، کوروش صفوی، نشر مرکز، چاپ دوم 1381
  • تاریخچه مصور الفبا و خط، ژرژ ژان، ترجمه اکبر تبریزی، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ دوم 1386
  • تاریخ خط میخی، کریستوفر واکر، ترجمه نادر میرسعیدی، انتشارات ققنوس، چاپ اول 1386
  • تاریخ زبانهای ایرانی، حسن رضایی باغ بیدی، مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم 1388
  • تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام، احمد تفضلی، انتشارات سخن، چاپ اول 1376
  • راهنمای کتیبه های ایرانی میانه (پهلوی-پارتی)، سعید عریان، انتشارات علمی، چاپ اول 1392

 

یادداشتها

1-  البته باید توجه داشت که این تقسیم بندی حالتی عمومی و کلی دارد و برای هر دوره و جامعه متفاوت است. برای مثال، بین‌النهرین باستان با تمدن سومر از هزاره چهارم پیش از میلاد، با ظاهر شدن اسناد مکتوب به خط میخی وارد “تاریخ” می‌شود. اما در داخل فلات ایران- به استثنای عیلام- تا هزاره یکم پیش از میلاد، با نوشتار رو به رو نیستیم.

2- خط میخی در طول تاریخ بین‌النهرین باستان برای زبانهای مختلفی به کار رفته است. بنابراین ما نه یک خط، بلکه چند نوع خط میخی داریم و از همه مهمتر این‌که، برخلاف اشتباه بسیار رایجی که در نوشته‌ها و برنامه‌ها در تلویزیون و شبکه‌های خبری و صفحات مجازی به دفعات، با آن رو به رو می‌شویم، چیزی به نام “زبان میخی” وجود ندارد. خطوط مختلف میخی در دوره های مختلف تاریخی، برای نگارش زبانهای مختلف به کار رفته‌اند.

3-  شایان ذکر است که زبان این اقوام، با یکدیگر متفاوت بود. اکدی‌ها که پس از سومریان بر بین‌النهرین مسلط شدند، از “خط میخی سومری” برای زبان خود که متفاوت از زبان سومری بود، استفاده کردند و برای تطبیق دادن خط و زبان، در خط میخی تغییراتی دادند که منجر به ایجاد “خط میخی اکدی” شد. به تدریج دو فرهنگ “بابلی” و “آشوری” از فرهنگ اولیه اکدی، پدید آمدند که با سنتهای نگارشی خاص خود، دو زیرمجموعه از خط میخی اکدی، یعنی “خط میخی بابلی” و “خط میخی آشوری” را، ایجاد کردند. عیلامیان نیز در آغاز داری خط تصویری خاص خود بودند، اما به مرور این خط را رها کرده و با الگوبرداری از خط میخی سومری، “خط میخی عیلامی” توسط آنها ایجاد شد.

4-منظور از “زبانهای ایرانی” گروه زبانهای متعلق به خانواده زبانهای “هند و ایرانی” هستند که زیرشاخه‌ای از زبانهای “هند و اروپایی” به شمار می‌روند. در این نوشتار اصطلاح ” زبان ایرانی” صرفا برای نشان دادن خویشاوندی این زبان، با دیگر زبانهای این گروه، (همچون کردی و بلوچی و پشتو و غیره)  است و مفهوم  ملیتی و نژادی ندارد.

5- برای روشن تر شدن مطلب، مثالی از خط فارسی کنونی می آوریم.  ما فارسی زبانان واژه “پلنگ” را از حافظه می‌خوانیم، اگر ندانیم این کلمه را چگونه باید تلفظ کرد، با حساب کردن سه مصوت کوتاه ( فتحه و کسره و ضمه) و بدون در نظر گرفتن سکون، این واژه یعنی ” پلنگ” را می‌توان به  3*3*3*3حالت مختلف خواند. زیرا در خط فارسی که برگرفته از عربی است مصوتهای کوتاه نشان داده نمی‌شوند. خطوط پهلوی هم همین ویژگی را داشتند و مصوتهای کوتاه در آنها نوشته نمی‌شدند. به همین دلیل پژوهشگران در زمینه تلفظ دقیق واژه‌ها در خطوط پهلوی اشکانی و ساسانی با هم اختلاف نظر دارند.

6- البته از آنجایی که از زمان تدوین شفاهی اوستا (اواخر هزاره دوم پیش از میلاد)  تا مکتوب شدن آن (روزگار ساسانی و به احتمال در نیمه دوم پادشاهی این دودمان) زمان بسیاری فاصله افتاده بوده، بسیاری از ضبط‌های آوایی کلمات اوستایی دچار تحریف شده‌اند و نگارش کنونی واژه‌ها در متن اوستا، لزوما نشانه تلفظ آن واژه‌ها در روزگار کهن نیستند. درباره اینکه آیا متون اوستایی پیش از روزگار ساسانی هم مکتوب بوده‌اند یا خیر، تاکنون مدرک موثقی به دست نیامده است.

7- از همین روزگار ترجمه‌ای از مزامیر داوود نیز، به دست آمده که به زبان پارسی میانه است و ” زبور پهلوی” خوانده می‌شود. متن زبور پهلوی، آمیخته‌ای از دو خط پهلوی کتیبه‌ای و پهلوی کتابی است.

8- گذشته از فلات ایران، در روزگار ساسانی تا اوایل دوره اسلامی، در آسیای میانه تا غرب چین نیز با خطوط مختلفی رو به رو می‌شویم که برای نگارش زبانهای ایرانی رایج در آسیای میانه، به کار رفته‌اند. این خطوط، برای زبانهای “سغدی”، “خوارزمی” و “بلخی” استفاده شده‌اند. در این میان خط بلخی، نمونه جالبی است. زیرا از خط یونانی گرفته شده و تنها نمونه شناخته شده‌ای است که در آن، یک زبان ایرانی، با خطی برگرفته از یونانی، نوشته شده است.

 

ما را در لینکدین دنبال کنید : لطفا کلیک کنید.

دانلود مجله سفرنویسان : لطفا کلیک کنید. 

تصاویر

شکل 1- تحول نشانه ها در خطوط میخی، از هزاره چهارم تا هزاره یکم پیش از میلاد

 

 

شکل2-  نمونه ای از الواح گلی تخت جمشید، به خط میخی عیلامی

 

 

شکل 3- کتیبه ای با نام کوروش در دیواره کاخهای پاسارگاد. دو سطر اول متن کتیبه ( از بالا) به خط و زبان  پارسی باستان و دو سطر پایینی، همان متن به زبانها و خطوط  اکدی و عیلامی هستند. به “واژه جداکن ها” (که نشانه هایی مایل در ابتدا و انتهای هر واژه هستند) در متن پارسی باستان توجه کنید.

 

 

شکل4- نامه ای به خط و زبان آرامی، مربوط به سال ششم پادشاهی اردشیر یکم هخامنشی، به دست آمده از مصر

 

شکل 5- نسخه پارتی (پهلوی اشکانی) کتیبه نرسه، شاه ساسانی، در برج پایکولی در کردستان عراق

 

شکل 6- نسخه پارسی میانه (پهلوی ساسانی) کتیبه شاپور یکم، شاه ساسانی، در کعبه زرتشت به خط پهلوی کتیبه ای

 

شکل 7- صفحه نخست از نسخه ای خطی از متن ارداویراف نامه به زبان پارسی میانه (پهلوی ساسانی) به خط پهلوی کتابی

 

شکل 8- دو صفحه نخست از فرگرد دوم وندیداد از نسخه ای خطی به زبان و خط اوستایی ( دین دبیره)

 

شکل 9- متنی به خط مانوی و به زبان پارتی (پهلوی اشکانی) در شرح مرگ مانی، به دست آمده از تورفان در غرب چین

 

 

 

 

خطوط نگارش ایران باستان

خطوط نگارش ایران باستان

خطوط نگارش ایران باستان

خطوط نگارش ایران باستان

خطوط نگارش ایران باستان

ایران باستانکامران کشیری
Comments (1)
Add Comment
  • houston car buyers

    Hello, I enjoy reading through your post. I
    wanted to write a little comment to support you.